
چنگیزبسم الله
- Mapper since:
- February 04, 2023
افتخار دَدِهبالا[الف] (۲۵ آبان ۱۳۲۵[۱] – ۴ تیر ۱۳۸۶[۴]) که با نام هنری مهستی شناخته میشود، خوانندهٔ موسیقی سنتی و پاپ ایرانی بود. او در طول بیش از چهار دهه فعالیت بیش از ۲۰۰ ترانه اجرا کرد. مهستی دارای گسترهٔ صوتی متزوسوپرانو بود.[نیازمند منبع] او ابتدا توسط اکبر گلپایگانی کشف شد و در ۱۸ سالگی نیز با پرویز یاحقی آشنا شد و در سن ۲۰ سالگی اولین اجرای خود بهنام «آن که دلم را برده خدایا» (گلهای رنگارنگ شماره ۴۲۰) را منتشر کرد که در مقام شوشتری اجرا شده بود.[۵] او کمی پیش از انقلاب ۱۳۵۷ از ایران خارج شد، ابتدا به بریتانیا و سپس برای همیشه به ایالات متحده رفت و تا زمان مرگ در آن کشور زندگی میکرد. بیشتر آثاری که او پس از انقلاب اجرا کرد در قالب ترانههای پاپ، سنتی و مردمی هستند. مهستی خواهر کوچکتر هایده، خوانندهٔ ایرانی بود.
مهستی، در ۲۵ آبان ۱۳۲۵ در تهران، خیابان ایران (خیابان عینالدوله)، زاده شد.[۱] پدر وی محمد ددهبالا که متولد روستای ددهبالا از توابع شهر تبریز بود و مادرش از ثروتمندان اهل رشت بود.[۶] او خواهر هایده، یکی از خوانندگان سرشناس ایرانی بود.[۷] پرویز یاحقی استعداد خوانندگی او را در نوجوانی کشف کرد. یاحقی صدای او را در یکی از نشستها بهطور اتفاقی میشنود و بسیار به صدایش علاقهمند میشود و وی را به خوانندگی و موسیقی تشویق میکند. اکبر گلپایگانی در مصاحبهای عنوان میکند که هایده و مهستی را او آموزش داده و سپس به آهنگسازان معرفی کردهاست.[۸] هایده از مهستی بزرگتر بود اما مهستی بهعلت تجرد، زودتر از خواهر خود پا در وادی هنر گذاشت. وی نام هنری خود را از مهستی گنجوی شاعر معروف ایرانی برگرفت.
شروع کار مهستی در سن ۱۹سالگی[۹] در برنامهٔ گلها شمارهٔ ۴۲۰[۱۰][۱۱] و با خواندن ترانهای به نام آن که دلم را برده خدایا ساختهٔ بیژن ترقی در سبک موسیقی سنتی ایرانی بود اما پس از طی زمان و همراه با گرایش عمومی برای موسیقی پاپ بهخصوص در دوران پس از انقلاب ۱۳۵۷، آهنگهایی نیز در این سبک اجرا نمود. نخستین کار وی در این زمینه ترانهٔ بچه نشو ای دل ساختهٔ جهانبخش پازوکی بود.[۱۱]
پیش از انقلاب، همسر نخست مهستی پس از مدتی زندگی با او، عاشق فیروزه خوانندهٔ کوچهبازاری شد و از مهستی جدا شد. مهستی علاقهٔ زیادی به همسرش داشت و با این رخداد بسیار غمگین شد و ترانههای بیا خونه، بازیچه و سرانجام دلقک را خطاب به کورس ناظمیان، همسر نخست خود خواند ولی پس از مدتی با همسر دومش ازدواج کرد.[نیازمند منبع] مهستی دو بار ازدواج کرد و سرانجام هر دو ازدواج، جدایی بود. بعد از این دو جدایی تصمیم گرفت که تنها زندگی کند و با مادر خود در فرمانیهٔ تهران زندگی کرد. وی از ازدواج نخست با کورس ناظمیان صاحب دختری به نام سحر ناظمیان شد. ازدواج دوم او با بهرام سنندجی صاحب کارخانهٔ کفش بود.[نیازمند منبع] مهستی از تنها دختر خود یعنی سحر دو نوهٔ دختری به نامهای ناتاشا و ناتالی داشت.
در سال ۲۰۰۵ میلادی، آکادمی جهانی هنر، ادبیات و رسانه از وی برای بیش از ۴۰ سال فعالیت در زمینهٔ موسیقی سنتی ایرانی و مردمی و پاپ ایرانی تقدیر به عمل آورد و به وی نشان شیر طلایی اهدا گردید.[۱۲]
از او با احتساب گلهای رنگارنگ حدود چهل آلبوم برجای ماندهاست.[۱۳] مردمی بودن و شرکت در بسیاری از کارهای عامالمنفعه و همچنین برخورد صمیمانهٔ وی با مردم در کنسرتها باعث علاقهٔ زیاد مردم به وی بود که باعث شد نسلهایی که بعد از مرگ وی به دنیا آمده بودند تا به امروز، وی و و ترانههای او را بهخوبی بشناسند و از آنها استقبال کنند.
دوران بیماری مهستی تا حدود چهار سال بیماری خود را از اطلاع عموم مردم پنهان نگاه داشت، اگرچه تحت شیمیدرمانی خفیف قرار گرفته بود. پزشکان به او هشدار داده بودند که در صورت مداوا با دوز بالاتر که مورد نیاز شرایط اوست، امکان ایجاد مشکل در صدایش وجود خواهد داشت. با این وجود، در نوروز ۱۳۸۶ بعد از چندین روز اجرای برنامه در کنسرتی که به همراه ستار و گلپا قرار بود در دبی انجام دهد به علت ظهور مجدد علائم بیماری و وخامت حال عمومی از اجرای کنسرت بازماند. وی به سرعت به لس آنجلس بازگشت و در برنامهای تلویزیونی با اجرای نادره سالارپور (برادرزادهٔ خود)، به همراه دختر و نوههای خود و پزشک خانوادگی شرکت کرد و اعلام کرد که به بیماری سرطان مبتلا است و باید پرتودرمانی شود. به همین دلیل پس از انجام مداوا به همراه دخترش به شمال کالیفرنیا رفت و در مجهزترین بیمارستان سانتا روزا که متعلق به همسر سحر بود بستری گردید.[۱۴]
درگذشت
آرامگاه مهستی در گورستان وستوود در لس آنجلس مهستی پس از انتشار آلبوم موفق از خدا خواسته در حالی که مشغول تهیهٔ آلبومی دیگر با همکاری شادمهر عقیلی بود، پس از چهار سال بیماری سرطان رودهٔ بزرگ در سانتا روزا، کالیفرنیا در ساعت ۷:۵۲ صبح ۴ تیر ۱۳۸۶ خورشیدی در ۶۰ سالگی درگذشت.[۱]
پیکر وی پس از انتقال از شمال کالیفرنیا، در ساعت ۱۲:۳۰ روز جمعه، ۸ تیر ۱۳۸۶ خورشیدی در گورستان وستوود در لس آنجلس در کنار آرامگاه خواهرش هایده و مادرشان زینت بلغاری به خاک سپرده شد. هزاران نفر از جمله خوانندگان و بازیگران برجستهٔ ایرانی مقیم خارج از کشور و همچنین جمشید دلشاد، نخستین شهردار ایرانی در ایالت کالیفرنیا و بیژن پاکزاد یکی از طراحان معروف ایرانی مقیم آمریکا در مراسم خاکسپاری وی شرکت کردند.[نیازمند منبع]
بعد از فوت وی، ۴ خوانندهٔ خانم ایرانی، لیلا فروهر، سپیده، هنگامه و هلن، به درخواست شبکهٔ تپش، آهنگی برای یادبود مهستی به نام «به یاد مهستی» را اجرا کردند.[۱۵][۱۶]
معصومه دَدهبالا (۲۱ فروردین ۱۳۲۱ – ۳۰ دی ۱۳۶۸) که با نام هایده شناخته میشود، خوانندهٔ ایرانی بود.[۱] او در طول بیست سال فعالیت و ساخت بیش از ۲۰۰ ترانه، بهواسطهٔ صدای اپرایی و آلتویی که داشت در میان مردم به شهرت رسید و از او بهعنوان یکی از برجستهترین و تاثیرگذارترین خوانندگان ایران یاد میشود.[۲] او در زمانبندی موسیقایی، داشتن ضربآهنگ روان در اجرا و بیان شاعرانه و مؤثر موسیقایی، به همراه تلفیق قدرت حنجره و مهارت در تکنیکهای آوازی شهرت داشت.[۳][۴]
هایده آوازخواندن را با گوش دادن به رادیو و تلویزیون و آثار دلکش آغاز کرد و موسیقی را نزد چندین استاد فرا گرفت.[۵] او فعالیت حرفهای خود را در سال ۱۳۴۷ و با اجرا در برنامهٔ رادیویی گلها آغاز کرد. او مدتی بعد با دیگر موسیقیدانان شروع به همکاری و ترانههایی از جمله «سوغاتی» را منتشر کرد. هایده پیش از انقلاب ۱۳۵۷ به لندن نقل مکان کرد و این انقلاب را «فتنه» نامید. او در ۱۳۶۱ برای ادامهٔ فعالیت در موسیقی به لس آنجلس رفت و در ایالات متحده ترانهٔ «بهار بهار باز اومده دوباره» با موضوع دلتنگی برای ایران را منتشر کرد که با بازخورد خوبی همراه بود. او در این دهه از مشکلات روحی جسمانی رنج میبرد و یک روز پس از اجرا در ۴۷ سالگی درگذشت.[۶]
در ۱۳۹۸، شورای لس آنجلس اهمیت هایده و صدای پرتوانش را میراث جامعهٔ ایرانی و لس آنجلس معرفی کرد. او خواهر بزرگتر دیگر خوانندهٔ ایرانی، مهستی، بود. موسیقیدان محمد حیدری توانایی هایده در موسیقی را تحسین کرده و در توصیف او و مهستی گفته «مهستی در ایران که بود صدایش از لطافت بیشتری برخوردار بود نسبت به هایده. هایده از قدرت صدای بیشتری برخوردار بود. در خانه، هایده از نفوذ کلام بیشتری برخوردار بود.»[۷]
کودکی و نوجوانی هایده که نام اصلی او معصومه ددهبالا بود، در تهران متولد شد.[۸] پدر وی محمد ددهبالا متولد روستای ددهبالا از توابع شهر تبریز بود و مادرش زینت از مهاجران بلغاری بود. هایده در ابتدا بهواسطهٔ صدای توانمند، اپرایی و آلتو اش و سپس با پالودن صدایش به واسطهٔ دقت بیشتر، غزلسرایی و تنوع، برجسته شد. صدای هایده به لحاظ زیباشناختی با صدای آوازخوان دیگر موسیقی ایرانی، دلکش، که از وی قدیمیتر بود مقایسه میشد. در کنار توانایی صوتی درخور توجه، محبوبیت هایده در میان شنوندگان ایرانی، در درجهٔ اول بهدلیل تسلط وی بر اصول بنیاد موسیقی، صدای زایا، مجموعهای از آهنگهای ایرانی و اجرای ردیفهای آواز بودهاست. این اجراها جایگاه وی را در فهرست آوازخوانهای برجستهٔ موسیقی ایرانی در سدهٔ بیستم میلادی تثبیت کرد. خواهر کوچکتر او، مهستی نیز از خوانندگان معروف ایرانی بود که حدود سه سال پیش از هایده خوانندگی را آغاز کرد.[۳]
فعالیت حرفهای آغاز کار و تمرین موسیقی پیش از آنکه هایده به جرگهٔ آوازخوانهای مشهور بپیوندد، خواهر جوانترِ او — که با نام هنری مهستی مشهور بود — جایگاهی در میان خوانندگان حرفهای بهدست آورده بود. هایده نزد استادان موسیقی ایرانی شاگردی کرد؛ وی آموزش را با علی تجویدی، مربی آواز، استاد ویولن و آهنگساز شروع کرد، تجویدی کسی بود که با دلکش نیز همکاری داشت.[۹] البته هایده پیش از آنکه تجویدی صدای وی را در اجرایی عمومی بشنود، تبحری در موسیقی یافته بود. تجویدی پس از شنیدن صدای هایده بیدرنگ رجیستریهای نادر در عمق صدای آلتوی هایده را تشخیص داد. این رجیستریها رنج میانهٔ بسیط (پردامنه) صدای هایده را آشکار ساخت و تجویدی آموزش و یاری در آموختن مجموعهٔ موسیقی آوازی ایرانی را به هایده ارائه کرد. در آغاز صدای بسیط (پردامنه) و خوشمیزان هایده، آمیزهای از نقدهای قوی و توجه مردمی را به دست آورد.[۳]
هایده، آنگونه که خود به کرات در چندین مصاحبه متذکر شدهاست، تحت تأثیر صدای پر قدرت و شیوهٔ آوازخوانی دلکش، خوانندهٔ صاحب سبک و بلندآوازهٔ آن دوران، روی به عالم موسیقی آورد. وی در سال ۱۳۴۷، فعالیت حرفهای خود را با خواندن ترانهٔ «آزاده» که اثر استادش علی تجویدی بر روی آخرین سرودهٔ رهی معیری بود آغاز کرد.[۱۰] اجرای ترانهٔ «آزاده» با ارکستر بزرگ گلها در رادیو تهران آغاز کار هایده بود. وی پس از اجرای چندین اثر دیگر از تجویدی و دیگر آهنگسازان بنام، از جمله همایون خرم، در برنامهٔ گلها، از نخستین سالهای دههٔ ۱۳۵۰ به خواندن ترانههای پاپ علاقهمند شد که بیشتر از ساختههای فریدون خشنود، جهانبخش پازوکی، محمد حیدری و انوشیروان روحانی بودند.
هایده و انوشیروان روحانی در سازمان رادیو تلویزیون ملی ایران، سال ۱۹۷۵ میلادی علی اکبر مولایی، مداح مشهور تهران، از جلسات روضه ای میگوید که پیش از انقلاب در خانه هایده به صورت هفتگی برگزار میکرده و در آن جلسات هایده نیز مداحی میکردهاست.[۱۱]
هایده در شهریور ۱۳۵۷، چند ماه پیش از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷، ایران را به مقصد بریتانیا ترک کرد. او تا پایان عمر از این رویداد به عنوان تلخترین خاطره زندگی خود یاد میکرد.[۱]
همکاری او با آهنگساز سرشناس ایرانی صادق نوجوکی پس از مهاجرت به آمریکا فزونی یافت بهطوریکه منجر به رقم زدن آلبومهای «بزن تار» و «شب عشق» گردید. آلبوم «شب عشق» بهعنوان پرفروشترین آلبوم دههٔ شصت شرکت ترانه معرفی شد و همچنین از آلبوم «بزن تار» به عنوان آلبوم سال (۱۹۹۰) یاد شد.[۱۲]
هایده در سال ۱۹۷۹ به بریتانیا و کمی بعد به ایالات متحده آمریکا مهاجرت کرد. وی تا پایان عمر در لس آنجلس زندگی کرد. وی فردای کنسرتی در شمال کالیفرنیا بر اثر حمله قلبی درگذشت و چند روز بعد در گورستان وستوود هالیوود به خاک سپرده شد.
سبک اجرا به مانند دلکش، هایده نیز با تسلط فنی موسیقایی و با شور و انرژی میخواند. وضعیت حنجرهٔ وی این امکان را به هایده میداد تا پیوستاری از ویبراتوهای دلپذیر و نغمهسراییهای آوازی، که از ملزومات آوازخوانی بود، به خواندن بپردازد. او به راحتی میتوانست صدای بم آلتوی خود را به پایین، فولر و دارکر کنترآلتو تغییر دهد. آمیزهٔ توانایی حنجرهٔ قوی با آموختهروشهای آوازخوانی، به وی صدای نادر آلتو-کنترآلتو داده بود که وی را قادر ساخته بود که آواز را پرطنین، و بافتارمند اجرا کند. علاوه بر اینها، شَم زیرکانهٔ وی در زمانبندی موسیقایی، جریان ریتمیک آواز ترانه، جملهبندی مؤثر موسیقایی و اجرای شاعرانه، وی را قادر به بروز و بیان مؤثر آنچه میخواند میکرد.[۳]
مرگ هایده در روز ۲۰ ژانویه ۱۹۹۰ میلادی برابر با ۳۰ دی ماه ۱۳۶۸ خورشیدی فردای اجرای کنسرت در باشگاه کازابلانکا در حومه سان فرانسیسکو، کالیفرنیا، بر اثر سکته قلبی درگذشت.[۱] او مبتلا به فشار خون بالا و دیابت بود.
هایده در گورستان وستوود در لس آنجلس با حضور هزاران نفر از ایرانیان مقیم آمریکا به خاک سپرده شد. هما سرشار (روزنامهنگار)، ویگن (خواننده) و حسن شهباز (مترجم و سردبیر فصلنامهٔ رهاورد) از جمله سخنرانان در مراسم بودند. در تهران نیز علیرغم محدودیتهای بسیار، گروهی از مردم در مسجدالجواد یاد او را گرامی داشتند.[۱] نوار ویدئویی مراسم به فاصله کوتاهی، مخفیانه در ایران پخش شد.
پس از مرگ
تصویر سنگ قبر هایده در زمستان ۱۳۹۲ مستند پژمان اکبرزاده فیلم مستندی دربارهٔ فعالیتهای هنری و آثار هایده ساختهاست که در ژانویهٔ ۲۰۰۹ برای نخستین بار در آمستردام اکران شد.
این مستند یکصد دقیقهای با عنوان سخن از هایده دربرگیرندهٔ بررسی فعالیتهای هایده، گزیدهای از اجراهای او در سبکهای گوناگون و گفتگو با دوستان و همکاران نزدیک اوست. مستند در جشنوارهٔ فیلم نور در لس آنجلس نامزد دریافت جایزه بهترین مستند شد[۱۳] اما به گزارش تلویزیون فارسی بیبیسی، «برخی از بستگان و دوستداران هایده به علّت بازگویی بیپرده برخی مسائل به آن اعتراض کردند»؛ از سویی در تهران، مستندساز از سوی خبرگزاری فارس به علّت ساخت فیلم دربارهٔ «خواننده معلومالحال طاغوتی» مورد انتقاد قرار گرفت.[۱۴]
شبکه ایرانیان هلند مستند سخن از هایده را در بیستم ژانویه ۲۰۱۰ در بیستمین سالگرد درگذشتِ هایده منتشر کرد و نسخهٔ کوتاه شدهٔ آن نیز از شبکه فارسی تلویزیون صدای آمریکا پخش شد. در ژوئن ۲۰۱۰، کمی پیش از نمایش فیلم در جشنواره ایرانیان سیاتل، «روز آنلاین» در نقدی، مستند را «تلنگری برای یادآوری فضای شوم دههٔ شصت» خواند.[۱۵]
ستاره در بلوار هالیوود در فروردین ۱۳۹۸، شهرداری لس آنجلس ستارهای به نام این هنرمند ایرانی در بلوار مشاهیر شهر لس آنجلس در کنار بزرگترین هنرمندان جهان قرار داد[۱۶] و نام «هایده» را شورای شهر و شهردار لس آنجلس به عنوان بخشی از میراث فرهنگی و هویت ایرانی[۱۷] و میراث هنری[۱۶] این شهر به ثبت رسانید. همچنین طی مراسمی، با حضور شهردار و اعضای شورای شهر لس آنجلس و خانواده و دوستداران وی، نام هایده در تقویم شهر لس آنجلس به ثبت رسید.[۱۶]
طراحی و اجرای هولوگرام در ویژهبرنامه نوروزی ۱۳۹۹ شبکهٔ تلویزیونی من و تو، از هولوگرام ایشان جهت اجرای آهنگهای نوروزی، رونمایی شد که به گفتهٔ شبکهٔ من و تو، این اولین طراحی هولوگرام از ستارگان ایرانی در تاریخ بود. در این برنامه، آهنگهای ‘عید تو عید من’ و ‘نوروز آمد’ اجرا شد.[۱۸][۱۹]